تحریف و خیانتی دیگر در مکتب سقیفه+تصویر 13- تحریف روایات آتش زدن بیت فاطمه(س)توسط عمربن الخطاب
در منابع متعدد اهل سنت آمده که:عمربن الخطاب،با گروهی درب خانه حضرت زهراس می روند و قسم می خورد که خانه را بر سر فاطمه دختر پیامبرص آتش می زند،اما علمای مکتب سقیفه،به جهت حفظ آبرو و حیثیت خلیفه،قسمتی از روایت را که عمر،حضرت زهراس را تهدید می کند که خانه را بر سرش به آتش می کشد را حذف کردند! در کتاب المصنف ابن ابی شیبه-شیخ و استاد بخاری-چنین آمده: 38200- حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ بِشْرٍ ، حَدَّثَنَا عُبَیْدُ اللهِ بْنُ عُمَرَ ، حَدَّثَنَا زَیْدُ بْنُ أَسْلَمَ ، عْن أَبِیهِ أَسْلَمَ ؛ أَنَّهُ حِینَ بُویِعَ لأَبِی بَکْرٍ بَعْدَ رَسُولِ اللهِ صلى الله علیه وسلم ، کَانَ عَلِیٌّ وَالزُّبَیْرُ یَدْخُلاَنِ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ صلى الله علیه وسلم ، فَیُشَاوِرُونَهَا وَیَرْتَجِعُونَ فِی أَمْرِهِمْ ، فَلَمَّا بَلَغَ ذَلِکَ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ خَرَجَ حَتَّى دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ ، فَقَالَ : یَا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ صلى الله علیه وسلم ، وَاللهِ مَا مِنْ الْخَلْقِ أَحَدٌ أَحَبَّ إِلَیْنَا مِنْ أَبِیک ، وَمَا مِنْ أَحَدٍ أَحَبَّ إِلَیْنَا بَعْدَ أَبِیک مِنْک ، وَأَیْمُ اللهِ ، مَا ذَاکَ بِمَانِعِیَّ إِنَ اجْتَمَعَ هَؤُلاَءِ النَّفَرُ عِنْدَکِ ، أَنْ آمُرَ بِهِمْ أَنْ یُحَرَّقَ عَلَیْهِمَ الْبَیْتُ. قَالَ : فَلَمَّا خَرَجَ عُمَرُ جَاؤُوهَا ، فَقَالَتْ : تَعْلَمُونَ أَنَّ عُمَرَ قَدْ جَاءَنِی ، وَقَدْ حَلَفَ بِاللهِ لَئِنْ عُدْتُمْ لَیُحَرِّقَنَّ عَلَیْکُمَ الْبَیْتَ ، وَأَیْمُ اللهِ ، لَیَمْضِیَنَّ لِمَا حَلَفَ عَلَیْهِ ، فَانْصَرِفُوا رَاشِدِینَ ، فَرُوْا رَأْیَکُمْ ، وَلاَ تَرْجِعُوا إِلَیَّ ، فَانْصَرَفُوا عنها ، فَلَمْ یَرْجِعُوا إِلَیْهَا ، حَتَّى بَایَعُوا لأَبِی بَکْرٍ. هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه (سلام الله علیها) به گفتگو و مشاوره مى پرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب ترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو، خود تو!!! ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتى على (علیه السلام) و زبیر به خانه بازگشتند، دختر پیامبر به على (علیهم السلام) و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود، خانه را بر شما بسوزاند، به خدا سوگند! آنچه را که قسم خورده است انجام مى دهد!المصنف ابن ابی شیبه ج13 ص201 ح38200 ناشر:الفاروق الحدیثه
عین همین روایت در کتاب فضائل الصحابة أحمد حنبل هم هست.سند هم همان سند است. اما با این تفاوت که تهدید به آتش زدن خانه دختر پیامبرص را کامل حذف می کنند! 532 - حدثنا محمد بن إبراهیم قثنا أبو مسعود قال نا معاویة بن عمرو قثنا محمد بن بشر عن عبید الله بن عمر عن زید بن اسلم عن أبیه قال : لما بویع لأبی بکر بعد النبی صلى الله علیه و سلم کان علی والزبیر بن العوام یدخلان على فاطمة فیشاورانها فبلغ عمر فدخل على فاطمة فقال یا بنت رسول الله ما أحد من الخلق أحب إلینا من أبیک وما أحد من الخلق بعد أبیک أحب إلینا منک وکلمها فدخل علی والزبیر على فاطمة فقالت انصرفا راشدین فما رجعا إلیها حتى بایعا هنگامى که مردم با ابى بکر بیعت کردند، على و زبیر در خانه فاطمه (سلام الله علیها) به گفتگو و مشاوره مى پرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه (سلام الله علیها) آمد و گفت: اى دختر رسول خدا! محبوب ترین فرد براى ما پدر تو است و بعد از پدر تو، خود تو! و یک چیزی به او گفت!!!! فضائل الصحابة أحمد حنبل ج1 ص364 ح532 مؤسسة الرسالة
تا اینجا دیدیم که:در مصنف ابن أبی شیبة چنین بود: وأیم الله ما ذاک بمانعی إن اجتمع هؤلاء النفرعندک،إنأمرتهم أن یحرق علیهم البیت ولى سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آنها بسوزانند. و به کل در کتاب(فضائل الصحابة)احمدبن حنبل،این مطلب حذف شد و به جای آن نوشتند: وکلمها !! و یک چیزی به فاطمه س گفت!! آیا قضیه به اینجا ختم می شود!! نخیر بلکه همین تحریف أیضاً در کتاب الاستیعاب لابن عبد البر تکرار می شود حدثنا محمد بن أحمد ، حدثنا محمد بن أیوب ، حدثناأحمد بن عمرو البزار ، حدثنا أحمد بن یحیى ،حدثنامحمد بن نسیر [بشر] ، حدثنا عبد الله [عبیدالله] بن عمر ،عن زید بن أسلم،عن أبیه، أن علیا والزبیر کانا حین بویع لأبی بکر یدخلان على فاطمة فیشاورانها ویتراجعان فی أمرهم فبلغ ذلک عمر، فدخل علیها عمر، فقال: یابنت رسول الله والله ما کان من الخلق أحد أحب إلینا من أبیک وما أحد أحب إلینا بعده منک، ولقد بلغنی أن هؤلاء النفر یدخلون علیک ولئن بلغنی لأفعلن ولأفعلن !! ثم خرجو جاءوها ، فقالت لهم: إن عمر قد جاءنی وحلف لئن عدتم لیفعلن ، وأیم الله لیفینَّ بها. علی (علیه السلام) و زبیر هنگامی که با ابوبکر بیعت میشد، به خان? فاطمه (سلام الله علیها) رفت و آمد کرده و با او در این زمینه به مشورت میپرداختند. چون خبر رفت و آمد آنان به گوش عمر رسید، نزد فاطمه (سلام الله علیها) آمد و گفت: ای دختر رسول خدا! کسی محبوبتر از پدر تو برای ما نیست، همچنان که پس از رسول خدا، تو از دیگران نزد ما محبوبتری. به من خبر رسیده که آنان به خانه شما وارد میشوند. اگر بار دیگر چنین خبری به من برسد، چنین و چنان خواهم کرد! سپس خانه را ترک گفت و پس از رفتن او علی و زبیر وارد خانه شدند، پس فاطمه (سلام الله علیها) به ایشان گفت: عمر به نزد من آمد و قسم خورد که اگر دوباره به اینجا آمدید قسم به خداوند که چنین و چنان می کنم. و قسم به خدا که وی چنین و چنان خواهد کرد!! الاستیعاب ، ج 3 ، ص 975 ، ناشر: دار الجیل، بیروت
طبعا سند همان سند است. لکن تهدید به آتش زدن که در مصنف ابن أبی شیبة بود و در فضائل الصحابه احمدحنبل،به جای آن،نوشتند:وکلمها! در اینجا تهدید به آتش زدن را تغییر دادند و به جای آن نوشتند: لأفعلن ولأفعلن.چنین و چنان می کنم!
حسبناالله و نعم الوکیل
=======================
|